چهاردهمین دوره انتخابات سراسری مالزی روز چهارشنبه هفته گذشته در حالی برگزار شد که کمتر کسی میتوانست پایان حکومت ۶۱ ساله حزب سازمان مالاییتبارهای متحد (آمنو) را پیشبینی کند. حزب آمنو از چیزی فراتر از نفوذ در حاکمیت برخوردار بود و در حقیقت آمنو مترادف حاکمیت بود و غالب ناظران سیاسی تغییر حزب حاکم را جز ار طریق تغییر رژیم متصور نمیدانستند. آمنو در ۱۳ دوره انتخابات پیشین اساسا دغدغه انتخاباتی نداشته است و در یک صحنه از پیش مهندسی شده حضور مییافت. در این دوره از انتخابات نیز دولت مستقر هر آنچه در توان داشت برای مهندسی صحنه انتخابات به کار گرفت؛ از به تعویق انداختن مکرر انتخابات تا ایجاد محدودیت در کمپینهای انتخاباتی مخالفین و در نهایت برگزاری انتخابات در روز وسط هفته با هدف کاهش مشارکت مردم در انتخابات.
در طی دهههای گذشته کنگره حزب آمنو از اهمیت بیشتری نسبت به انتخابات سراسری برخوردار بوده چرا که هیات حاکمه کشور عملا در آن جلسه مشخص میشده و هر آنکس خارج از دایره حزب بوده اساسا شانسی برای تکیه بر مسند نخستوزیری نداشته و اخراج از حزب از حربههای خارج کردن رقیبان از گردونه به شمار میآمد.
اما این بار این «ماهاتیر بن محمد» نخست وزیر پرآوازه اسبق مالزی -شهره به معمار مالزی نوین- بود که در مقابل حزب سابق خودش قد علم نمود و تاریخ مالزی را دستخوش تغییراتی کرد که جهان را به حیرت واداشت. او که خود بیش از دو دهه ریاست حزب آمنو را برعهده داشت و بهتر از هر کس دیگری از مناسبات درون حزبی برای حذف رقبا بهره جسته بود و از نقاط ضعف و قوت حزب آگاهی داشت قدم در راهی گذاشت که بسیاری از ناظران در بهترین حالت نتیجهای فراتر از تطهیر چهره مستبد ماهاتیر محمد در دوران زمامداریش را برای این سیاستمدار ۹۲ ساله متصور نبودند. او توانست مورد وثوق گروههای اپوزوسیونی قرار گیرد که همگی یک وجه مشترک داشتند و آن اینکه تولد این گروهها همه در زمان صدرات ماهاتیر محمد و در اعتراض به استبداد و بسته بودن فضای سیاسی و تبعیض قومیتی دولت وی شکل گرفته بودند.
ماهاتیر محمد ۱۵ سال پس از ترک کرسی نخستوزیری توانست اعتماد همانهایی را جلب کند که روزی مقابلشان ایستاده بود و از مردمی رای اعتماد گرفت که هیچگاه فکر نمیکردند با نسخه جدیدی از « تون ماهاتیر» روبرو شوند، نسخهای که مالزی را برای همه مالزیاییها و نه فقط مالاییتبارها میخواهد و توسعه سیاسی و انتخابات آزاد را محترم میشمارد.
ریشه اختلاف ماهاتیر محمد و حزب آمنو
روز ۳۱ اکتبر سال ۲۰۰۳ وقتی ماهاتیر محمد پس از ۲۲ سال تصمیم گرفت از نخستوزیری و ریاست حزب آمنو خداحافظی کند هیچگاه تصور نمیکرد کار حزبی که تا پایینترین ردهها مملو از نیروهای وفادار به او بود و در طی بیش از دو دهه تنها یک بار و در سال ۱۹۸۷ در کنگره سراسری حزب کسی در مقابل او نامزد شده بود، به جایی خواهد رسید که نه تنها باید از آمنو جدا شود، بلکه باید به حکومت ۶ دههای این حزب نیز پایان دهد.
تا زمان جدایی ماهاتیر از آمنو اختلافات بسیاری در داخل حزب شکل گرفته بود و بسیاری افراد سرشناس از حزب کنار گذاشته شده بودند، اما خط قرمز بدنه حزب خروج قدرت از آمنو بود و آنها این اصل را از ماهاتیر محمد آموخته بودند. چهارمین نخستوزیر به ساز و کاری که طراحی کرده بود اطمینان داشت و حتی ۶ سال پس از ترک صندلی ریاست حزب این ساز و کار را به آزمایش گذاشت و نتیجه بسیار برایش رضایتبخش بود. عبدالله بداوی که آخرین معاون ماهاتیر و قائممقام حزب بود و به عرف حزب و با تایید او پنجمین نخستوزیر مالزی شده بود در سال ۲۰۰۹ با اشاره چشم ماهاتیر محمد بدون کوچکترین مقاومتی از سوی حزب عزل شد و نجیب رزاق، فرزند نخستوزیر اسبق و وزیر اقتصاد وقت به کاخ پردانا شهر پوتراجایا رهسپار شد. نجیب رزاق نیک میدانست که باید در کسب رضایت «پدر خوانده» بکوشد و در مسایل مهم از مشورت با «تون ماهاتیر» غافل نمیشد و هر سال عید فطر او بود که با همسرش فارغ از منصب نخستوزیری به منزل ماهاتیر میرفت تا همگان بدانند قدرت اول کشور در دست کیست.
اما این شرایط آرام و رضایتبخش آنقدرها هم دوام نداشت و نخستین انتقادات ماهاتیر محمد متوجه سیاست خارجی دولت نجیب بود. نجیب برعکس ماهاتیر محمد آنچنان دل در گرو جنبش عدم تعهد و سازمان کنفرانس اسلامی نداشت و نشانی از روحیه ضد غربی ماهاتیر نیز در او یافت نمیشد. نزدیکان ماهاتیر ششمین نخستوزیر را متهم میکردند که حاضر است ساعتها پشت درب اتاق اوباما منتظر بشیند تا او را ملاقات کند و گویی بویی از عزت و غرور ماهاتیر نبرده است اما انتقادات ماهاتیر از سیاست خارجی دولت نجیب در حدی نبود که خطری را متوجه تمامیت حزب کند و یا نفوذ ماهاتیر روی حزب را تحت تاثیر قرار دهد.
دومین موج انتقادات علنی ماهاتیر علیه دولت نجیب به اعمال مالیات بر ارزش افزوده ۶درصدی برمیگردد که این بار ماهاتیر محمد دامنه انتقادات خود را از دولت فراتر برده و حزب آمنو را نیز به دلیل آنچه وی عدم نظارت کافی بر عملکرد نخستوزیر میخواند به تندی مورد خطاب قرار داده بود و برعکس بار قبل با پاسخ علنی نجیب رزاق مواجه شد و رابطه مرید و مرادی نخست وزیر چهارم و ششم رو به سردی نهاد و کنایهها و مواضع تند علیه یکدیگر هر روز در روزنامهها خودنمایی میکرد و بدنه حزب آمنو نیز شاهد یک دستهبندی جدی بود.
در همین حین گزارش سال ۲۰۱۵ نشریه وال استریت ژورنال از فساد هفتصد میلیون دلاری نجیب رزاق چون آتشی بر خرمن اختلافات او و ماهاتیر شعله کشید. به گزارش این نشریه نجیب رزاق متهم به انتقال هفتصد میلیون دلار از بوجه شرکت مادرتخصصی 1MDB به حساب شخصی خود در AMBank مالزی شد.
ماهاتیر محمد بلافاصله خواستار رسیدگی قضایی مستقل به این پرونده و استعفای فوری نجیب رزاق از نخستوزیری شد، کلیدواژهای که تا انتخابات چهارشنبه هفته پیش دامن نجیب را رها نکرد. کمیسیون دولتی مبارزه با فساد نتیجه بررسیهای خود را با تبرئه نخستوزیر منتشر کرد و مدعی شد ۷۰۰ میلیون دلار واریز شده به حساب آقای نجیب، «اهدایی» یک هوادار ناشناس به کمپین انتخاباتی او بوده است و اینجا بود که برای اولین بار پای عربستان سعودی در مقام یک « هوادار دست و دلباز» به این پرونده باز شد. عادلالجبیر وزیر خارجه عربستان ضمن تایید «هبه» سعودی به نخستوزیر مالزی تاکید کرد این کشور هیچ چیزی در قبال این هدیه از نخستوزیر مالزی طلب نکرده است و این مبلغ از سوی یکی از فرزندان ملک عبدالله به حساب شخصی نخستوزیر واریز شده است.
در این میان اما نشریه والاستریت ژورنال تاکید داشت مدارکی در دست دارد که نشان میدهد این پول هدیه عربستان نیست و مستقیما نتیجه اختلاس از حسابهای «شرکت مادرتخصصی توسعه مالزی واحد» است و همزمان چندین پرونده حقوقی از سوی نهادهای بینالمللی مبارزه با فساد مالی و پولشویی در سوییس، هنگکنگ، سنگاپور،امارات متحده عربی، ایالات متحده آمریکا و جزایر سیشل برای رسیدگی به این موضوع گشوده شد که همچنان بعد از ۳ سال هیچ کدام به گزارش یا حکم شفاف یا الزامآوری ختم نشده است.
ائتلاف امید
اما نه گزارش کمیسیون مبارزه با فساد و نه توضیحات عربستان و نه ادله والاستریتژورنال هیچ کدام به آرام شدن منتقدین نجیب کمکی نکردند بلکه دامنه اعتراضات ماهاتیر محمد روز به روز گستردهتر میشد و اندک اندک پیوندی نانوشته بین او و مخالفان باسابقه دولت ایجاد میشد که ادامه همان پیوندهای نانوشته تبدیل به ائتلافی سراسری در انتخابات سال ۲۰۱۸ شد.
تا آن زمان بسیاری در حزب معتقد بودنداختلافات ماهاتیر محمد و نجیب رزاق در داخل حزب قابل حل است اما پیوستن ماهاتیر به تظاهرات سراسری مخالفان دولت همچون زلزلهای سیاسی آغازگر انشقاق در حزب شد. خروج هواداران نجیب که تا رده قائممقامی حزب و به تبع آن معاونت نخستوزیر نفوذ داشتند باعث خروج محیالدین یاسین از دولت و نهایتا استعفای ماهاتیر از حزب آمنو در سال ۲۰۱۶ شد.
وی چند ماه پس از خروجش از آمنو حزب « بومیهای متحد مالزی» را که برعکس آمنو صرفا مختص به «مالاییتبار»ها نبود را تاسیس کرد. این حزب توانست در ژانویه سال ۲۰۱۸ همگام با دیگر احزاب و رهبران مخالف دولت نظیر انور ابراهیم، حزب چینیتبار DAP و برخی احزاب کوچک و بزرگ دیگر « ائتلاف امید» را با هدف پایین کشیدن آمنو از قدرت تشکیل دهد.
ماهاتیر و جبران اشتباهات
ماهاتیر محمد علیرغم انتقادات تندش علیه دولت نجیب رزاق با چالش جلب اعتماد احزاب مخالف دولت مواجه بود. احزابی که چنانچه پیشتر مطرح شد همگی از زمان نخستوزیری خود او به جرگه مخالفان آمنو پیوسته بودند و ماهاتیر در تاختن به آنها از هیچ چیزی فروگذار نکرده بود.
وی در آستانه سیزدهمین دوره انتخابات سراسری در سال ۲۰۱۳ به منتقدان حزب آمنو که آن را یک حزب « نژاد محور» میخواندند به شدت حمله کرد و گفت در مالزی اساسا همه احزاب بر مبنای نژاد شکل گرفتهاند و این موضوع مختص آمنو نیست. بدون ایجاد یک پیوند استراتژیک و پایدار پیروزی بر حزب مستحکم آمنو چیزی شبیه رویایی کودکانه میماند و این پیوند ممکن نمیشد مگر آنکه ماهاتیر موفق به جلب اعتماد کسانی میشد که بعضا بسیار به او بدبین بودند و اعتقاد داشتند او آمده تا با یک دعوای حیدری-نعمتی برخی از احزاب اپوزوسیون را جذب کند و از این طریق ضمن شکستن آرای مخالفان، پیروزی آمنو را تضمین کند. چالش پیش روی ماهاتیر محمد آن قدر جدی بود که بسیاری از اعضای ارشد آمنو منجمله شخص نخستوزیر با توجه به فاصله کوتاه تا زمان برگزاری انتخابات، تقلای ماهاتیر را خطری جدی تلقی نمیکردند.
اما این ماهاتیر محمد ۹۲ ساله بود که توانست به صادقانهترین شکل ممکن با مردم و احزاب مخالف سخن بگوید و شجاعانه و پیرانهسر به اشتباهات خود در کمتوجهی به توسعه سیاسی و رعایت عدالت قومیتی و دموکراسی اعتراف کند. ماهاتیر توانست همه مخالفان را زیر بیرق خود جمع کند و به آنها تضمین دهد این رقابت برای او حب جاه و مقام نیست و تنها ادای دین به کشورش در آخرین نبرد سیاسی زندگی خود است.
ماهاتیر محمد ناباورانه توانست نظر مثبت مهمترین چهره مخالف دولت در مالزی یعنی انور ابراهیم را نیز جلب کند. آقای انور ابراهیم که زمانی قائممقام خود او در حزب و معاونش در نخستوزیری بود و به رسم مالوف میبایست پس از ماهاتیر بر کرسی نخستوزیری تکیه میزد، توسط خود ماهاتیر به اتهام سنگین لواط و کودکآزاری به زندان افتاده بود. اتهامی که نجیب رزاق نیز در آغاز اعتراضات بار دیگر از آن بهره جست و انور ابراهیم را مجددا به زندان انداخت. شاید اگر ماهاتیر در جلب اعتماد دوباره مردی که سختترین ضربهها را از او خورده بود موفق نمیشد، هیچگاه نزدیک به پیروزی در انتخابات نیز نمیشد.
نبرد برای مرد محصور
آنچه چهاردهمین دوره انتخابات سراسری مالزی را خاص میکرد نبرد مردی بود که برای قدرت گرفتن نمیجنگید. ماهاتیر محمد آمده بود تا هم دین اخلاقی-سیاسی خود را به کشورش ادا کند و هم آنکه حقی را به حقداری برساند. در تمام روزهای پرشور تبلیغات انتخاباتی مردی از گوشه سلولش نام خود را که در خیابانها فریاد کشیده میشد میشنید: انور ابراهیم. او در زندان دوشادوش ماهاتیر محمد ایستاده بود و تایید او بود که صدق گفتار و ادعای ماهاتیر را برای مردم مالزی قابل قبول کرد و ماهاتیر محمد نیز در اقدامی بیسابقه همسر انور ابراهیم را که در غیاب شوهر دربندش و پیش از همپیمانی با ماهاتیر، مخالفین را رهبری میکرد به سمت قائممقام ائتلاف امید منصوب کرد، جایگاهی در صورت پیروزی در انتخابات متصدی مقام معاونت نخستوزیر و دومین مقام اجرایی کشور- صندلیای که پیش از او هیچ زنی آن را تصاحب نکرده بود- میشد. همان سمتی که همسرش در دهه ۹۰ میلادی در دولت ماهاتیر عهدهدار بود، اما سرنوشت او را به زندان کشاند.
ماهاتیر محمد رو در روی مردم اعلام کرد در صورت پیروزی در انتخابات بلافاصله از پادشاه درخواست عفو انور ابراهیم را خواهد کرد و سپس مقدمات بر کرسی نشستن او را فراهم میکند و این بار با اطمینان خاطر از قدرت کنارهگیری میکند و از روزهای نه چندان زیاد بازنشستگی خود لذت خواهد برد و چنین کرد و در همان مراسم سوگند نخستوزیری از مقام سلطنت درخواست عفو کامل و فوری انور ابراهیم را مطرح کرد و موافقت پادشاه را نیز اخذ نمود. شاید در جهان سیاسی امروز چنین انتخابات دراماتیکی کمتر برگزار شده باشد، یک نزاع سیاسی تمام عیار که گلادیاتور آن آمده بود تا برای همه بجنگد به جز خودش!
ماهاتیر محمد که در ساحت سیاست و مدیریت و توسعه صاحب نامی بلندآوازه بود و با کنارهگیری خود از قدرت در سال ۲۰۰۳ تبدیل به چهرهای کاریزماتیک در جهان اسلام و بخصوص خاورمیانه نیز شده بود، این بار در اخلاق سیاسی و جبران خطاهای گذشته نیز به چهرهای سرآمد و بیهمتا تبدیل شد.
نظر شما